الف: الم
ب: روزگاري خيلي انرژي داشتيم وقف شده بود براي ب.د.د! هنوز هم خيلي انرژي داريم اما وقفش کرديم جاي ديگري...! البت هنوز هم سرپري ميزنيم اما يک وقتي فکر ميکرديم فکري هست و حرف بدرد ميخورد... اصلا بيخيال
ج: اگر چه خيلي وقتست از بسيج و ما خداحافظي کردم چون چــون اما چون حضرت عالي در متن اشاره اي به ما داشتيد! اگر حقير باشم بايد عرض کنم که اجازه ما هم دست خداست!!
د: بسيج دانشجويي حقيقتا حقيقتي بود شبيه افسانه ها امـــا کاش آدم هاي افسانه اي هم درش بيشتر بود... تقريبا بعد از چندين روز آفلايني شخصي! الان اندر سنگرنت نشستم و کمي يادي از دوستان و آشنايان مجازيمان کرديم بسيج و ما هم جزء آنها...
اما دوستان قدر سنگري که در خيمه ي فرماندهي جبهه حق و باطل است را بدانيد... يادش خوش فرمود شما اول بايد جايگاه تون رو بشناسيد بعد... البته اين تريبون به نظرم کارکرد واقعي خودش رو پيدا نکرد چون آدم ها صادقانه نخوندنش شايد هم ما-خودمو-ميگم صادقانه يا بهتر بگيم خالصانه ننوشتيم شايد هم نوشتيم و ... اما؛
با تمام اشتياقي که باعث ميشه هنوز دست از سرپري! زدن تو بسيج دانشجويي نکشم اما حس ميکنم دوستان اولويت ها رو فراموش کردند
دوست "دانشجو"يي مفصل هاي زيادي رو به ايمل ما فرستاد و ظاهرا هم اين ترم سرش خيلي شلوغ شده که نيستش اما درد دهاي بحقي بود که خودش هم نتونست انجام بده...
حاج سجاد هم شد مثل مديران اول انقلابي که با کلي کارهاي زياد وقتشون رو ديگران!! ميگرفتند و از کارهايي خيلي اساسي تر باز موند
قصد قضاوت ندارم چون تقريبا از کارهايي که ميکنيد تقريبا بيخبرم بجز اون نشريه جديدالتاسيس
اما به هر حال اگه گوشي واسه خوندن اين اراجيف مونده باشه! باس بگم که بسيج و ما اولين سنگر مجموعه بود که خيلي ها توش اومدند و رفتند مثل امثالهم!! اما متاسفانه شعب زيادي از اون منشقق شد و ما -حداقل من- تصميم گرفتم ننويسم تا به يک اتحادي رسيده بشه چيزي که هرگز در اراک نديدم
چيزي که گم شده ي حقيقي همه ي مجموعه هاي ارزشي اراک ست
چيزي که حتا بخخاطرش کمي تاا قسمتي هم زور زدم آمــا نشد
کاش شما بتونيد... و ميتونيد
به هر حال مجموعه اي از بهترين ها ايده آل ماست در بسيج دانشجويي
هم خلق محمدي
هم کار براي خدا
هم کار کردن براي خدا تا از نفس افتادن
هم تلاش براي رسيدن به حکومت منجي موعود وکمک به انقلاب اسلامي براي تحقق انقلاب جهاني
هم کمک به پيشرفت علمي کشور
هم سياس بود خوش اخلاق بدور از سياست زدگي ها مرسوم بد
هم متضرع و خاشع بود عند مليک مقتدر
هم ...
و فقط اگه همه اينا رو بذاريم کنار و فقط به حرف ولي امر گوش بديم و سعي کنيم اون حرف زمين نمونه... واقعا کافيست
اگه تمرين بکنيم و برسيم به اون جايي که اون حرف رو حرف ولي خدا بدانيم...
خيلي طوليد
خيلي هم موند و خيلي هم...
و حسين هيچ نداشت کمه فدا مکند جز جان
که ميان او و اداي امانت ازلي فاصله بود...
سيد مرتضاآويني