سلام علي آل يس و سلام هي حتي مطلع الفجريه سلام سبز! سفيد! گرمزته!!!!!ميگن دروغ شرک است!!! علما نظر بدهند! حالا کي دروغ گفته؟آبرو هم که ديگر وا ويلا ....قبلا تسليت عرض کرديم، اگر چه امروز عيد ي است و بريک نيز ميگوييمشما از اين به بعد با موس بنويس اگه با کيبرد مجل داري!فکر کنم اولين کسي که اين روند رو شروع کرده بنده بودم ها!!! در بسيج و ماي سابق که نوشته هامون اونجا دود شد!! حتما بقول يکدوست جدالورد به جامعه وبلاگي نور نداشته!!! البته شايد لياقت نبود! (نوشابه ش خنک بودم حيفم اومد باز نکنم)خوب ميگفتي، عمله! (امله؟!) زياد داريم، آش پز هم همينطور! به هر حال هر کاري غذا ميخواد و هر غذايي نخود لوبيا يا سبز واسه پاک کردن! لازم داره!از واژه اي جديدتون اصلا خوشم نميآد! بگرديد واژه بهشتي بجوريد! -آقا سجاد.ش قصه رو ميدونه-نظر شما اصلا در خصوص اين شورايي که منم ازش بيخبرم(اما چون امم جزءشه و پست و مقام و ... دلم واسش قنج ميزنه ) مهم نيست! اتفاقا شوراش از من که بگذره!خفن سياسي هست، قانون هم که يه کاريش ميکنيم!دوستان خودشون نميخوان! به ما چه! -اين اصطلاح آشناست نه: "بوستون دارم" اوايل بود! هي گفتيم بابام جان اينجور نگو زشته بعضي هم بخودشون نگيرن يه وقت بد ميشه -با مهدي (بماند براي پست خودم!) منم ميذارم همچين پستي رو ان شاءالله بشرطي که نويسندها حداقال يکپست همه بگذارند! تا من روم بشه پست جديد بذارم!اما نفر 7ام در سنگرشناسايي شما:از راست به چپ:حسين.خ (فوق ليسانسشو الان گرفته از تهران، دستي بر فلسفه، ادبيات، متالوژي، مکانيک، شيمي و ... دارد، کلا از بچه هاي جنوب شهراست وقلي از نوع مثبتشان -از اعضاي گروه امين! باقي مطلب هم براي بعد کلا خوبرويي است براي خودش!!!)مصطفي.خ (فوق امام صادق قبول شد نرفت، چون مديرش اهل کن است!! و امام جماعت مسجد ما هم اهل کن است، و ما دونفر با اهل کن کمي .... دستي بر ادبيات دارد، وجه مشترک ما در نوشتن نامه و متن هاي بينقطه است!! جدي(خيلي از جزوه هام نقطه نداره!) يه جورايي موسس گروه به صورت رسمي!! کلا اهل توکل! اگه قصه ي کوه رفتن رو يادتون باشه! يا اينجا گفتم يا اونجا! مصطفي و ما ادراک مصطفي)محمد.ا ( خصوصيت بارزي نداره! نسلش بزودي منقرض ميشه، چون يکرزمندس! باقيات و صالحات هم نداره!)پ.ن:محل عکاسي بنظرم ترهان باشه! چون تا حالا کسي موفق نشده از ما 3تا بعکسه و بذارش تو وبلاگ! اصلا عکس رو تکذيب اگه نکردم، تکذيب!تنها دليلم براي رفتن به اون نمايشگاه، تبادل اطلاعات براي دولت 9ام بود، که صدوخورده اي صفحه a4 که آورديم اراک و متاسفانه از اين همه ستاد ...عذر خواهي؛ جناب وحيد خان اون روز که اندر ايستگاه شما را تنها گذاشتيم و رفتيم ما سه تا، به دليل فوق بود و دليل ديگر مربوط بود به سفر کردستان امام که در مسير مترو بايد يک متن سخنراني تنظيم ميشد و ... خلاصه حلال بفرمائيد...توضيح اضافه هم ممنوع