• وبلاگ : 
  • يادداشت : به قول قديمي ها كور ، كور را پيدا ميكنه آب چاله را
  • نظرات : 4 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهدي 

    سلام مجدد

    من كي اسم از شورا آوردم؟!من گفتم هسته!با مدريت كه شما مشكلي نداشتي!!!!!

    من صادقانه در اون جمله حرف زدم!اگر كسي بخواد ناشناس بنويسه و كليد بهش بديم بايد هويتش براي من معلوم بشه واگر براي من معلوم بشه سجاد و محمد هم باخبرند.حالت دوم هيچكدام با خبر است!و من براي خودم حقي قائل نشدم!تمام اين قضيه همين بود و در مابقي موارد ديدي كه به همه گفتم بگيد چكار كنيم و نظر بديد.

    ميدونم چته!باااااشه..پيدا ش ميكنيم بزودي!ميخرم واست

    يا حق

    پاسخ

    آفرين پسر خوبحالا شد پس زودتر پيداش كن در ضمن اگر اگر اگر لازم شد منم بايد اسمشو بدونم .پس چي شد تو فاصله تايپ اين چند خط كيس مناسب پيدا نكردي !!!!!!!!بعدشم از اين به بعد تو اين وبلاگ (( به تو ربطي نداره)) نداريم هاپس چي شد پيدا كردي يا بازم بحرفم !
    + مهدي 

    بسم الله

    سلام و رحمت الله

    بخدمتت عرض شود كه بيخود ميكني اون شورا رو قبول نداري!!(منطقي ترين جواب!!)

    ضمنا اون مسجدي كه نام برديد مسجد امام المهدي عج الله بود واقع در ميدان اذان و مراسم آقاي سلحشور.

    قبل از اون پشت در موندهامون بود كه جلو دانشگاه ازم پرسيدي كه حس ميكنم دارن اينجوري درباهرم قضاوت ميكنن و درسته يانه؟!كه من بهت گفتم درست نيست!فكر كنم اولين برخورد رسمي اونجا بود!البته بعدا معلوم شد مسجد شمس هم خيلي همو ديديم ولي آشنا نشديم!

    ضمنا فاميلها رو به شيوه مرسوم تصحيح كن.

    يا حق

    پاسخ

    من كه هيچ سيد خندان هم هيچيو قبول نداره .البته فرق ما دوتا اينه كه اون بيخود ميكنه ولي من ...اسم مسجد و ميدون درسته ولي مراسم همون كه گفتم . تازه يادته اون شب شام خبري نبود .مسجد شمس رو راست ميگي ولي اين چيزي كه من نوشتم ( ماه رمضون نور الشهدا ) قديمي تر از اون روزه .پشت در موندن ها هم عالمي داشت يادش بخير بي خود ميكني كه بدون نظر بنده شورا تشكيل ميدي . من اينجا مي نويسم كه از دست شورا و رئيس و كوفت و زهر مار خلاص بشم .

    سلام علي آل يس و سلام هي حتي مطلع الفجر
    يه سلام سبز! سفيد! گرمزته!!!!!
    ميگن دروغ شرک است!!! علما نظر بدهند! حالا کي دروغ گفته؟
    آبرو هم که ديگر وا ويلا ....
    قبلا تسليت عرض کرديم، اگر چه امروز عيد ي است و بريک نيز ميگوييم
    شما از اين به بعد با موس بنويس اگه با کيبرد مجل داري!
    فکر کنم اولين کسي که اين روند رو شروع کرده بنده بودم ها!!! در بسيج و ماي سابق که نوشته هامون اونجا دود شد!! حتما بقول يکدوست جدالورد به جامعه وبلاگي نور نداشته!!! البته شايد لياقت نبود! (نوشابه ش خنک بودم حيفم اومد باز نکنم)
    خوب ميگفتي، عمله! (امله؟!) زياد داريم، آش پز هم همينطور! به هر حال هر کاري غذا ميخواد و هر غذايي نخود لوبيا يا سبز واسه پاک کردن! لازم داره!
    از واژه اي جديدتون اصلا خوشم نميآد! بگرديد واژه بهشتي بجوريد! -آقا سجاد.ش قصه رو ميدونه-
    نظر شما اصلا در خصوص اين شورايي که منم ازش بيخبرم(اما چون امم جزءشه و پست و مقام و ... دلم واسش قنج ميزنه ) مهم نيست! اتفاقا شوراش از من که بگذره!خفن سياسي هست، قانون هم که يه کاريش ميکنيم!
    دوستان خودشون نميخوان! به ما چه! -اين اصطلاح آشناست نه: "بوستون دارم" اوايل بود! هي گفتيم بابام جان اينجور نگو زشته بعضي هم بخودشون نگيرن يه وقت بد ميشه -
    با مهدي (بماند براي پست خودم!) منم ميذارم همچين پستي رو ان شاءالله بشرطي که نويسندها حداقال يکپست همه بگذارند! تا من روم بشه پست جديد بذارم!
    اما نفر 7ام در سنگرشناسايي شما:
    از راست به چپ:
    حسين.خ (فوق ليسانسشو الان گرفته از تهران، دستي بر فلسفه، ادبيات، متالوژي، مکانيک، شيمي و ... دارد، کلا از بچه هاي جنوب شهراست وقلي از نوع مثبتشان -از اعضاي گروه امين! باقي مطلب هم براي بعد کلا خوبرويي است براي خودش!!!)
    مصطفي.خ (فوق امام صادق قبول شد نرفت، چون مديرش اهل کن است!! و امام جماعت مسجد ما هم اهل کن است، و ما دونفر با اهل کن کمي .... دستي بر ادبيات دارد، وجه مشترک ما در نوشتن نامه و متن هاي بينقطه است!! جدي(خيلي از جزوه هام نقطه نداره!) يه جورايي موسس گروه به صورت رسمي!! کلا اهل توکل! اگه قصه ي کوه رفتن رو يادتون باشه! يا اينجا گفتم يا اونجا! مصطفي و ما ادراک مصطفي)
    محمد.ا ( خصوصيت بارزي نداره! نسلش بزودي منقرض ميشه، چون يکرزمندس! باقيات و صالحات هم نداره!)
    پ.ن:
    محل عکاسي بنظرم ترهان باشه! چون تا حالا کسي موفق نشده از ما 3تا بعکسه و بذارش تو وبلاگ! اصلا عکس رو تکذيب اگه نکردم، تکذيب!
    تنها دليلم براي رفتن به اون نمايشگاه، تبادل اطلاعات براي دولت 9ام بود، که صدوخورده اي صفحه a4 که آورديم اراک و متاسفانه از اين همه ستاد ...
    عذر خواهي؛ جناب وحيد خان اون روز که اندر ايستگاه شما را تنها گذاشتيم و رفتيم ما سه تا، به دليل فوق بود و دليل ديگر مربوط بود به سفر کردستان امام که در مسير مترو بايد يک متن سخنراني تنظيم ميشد و ... خلاصه حلال بفرمائيد...
    توضيح اضافه هم ممنوع

    + گمنام... 

    سلام

    توكه ميگي ادب مرد به ز دولت اوست(چون اين جمله يه نفره ازش اصلا خوشم نمياد؛اما به هر حال)نه اين ادبه؟ وقتي آدم داره تامين ويتامين ميكنه ازدرختاي اندك دانشگاه اونم تو يروز خلوت كه ميگه كسي نيست ونميبينش غافل از اينكه... ااا نه اين ادبه؟

    حالا كه كار از كار گذشته ولي اين ادبه؟

    دوستي هاهمه كمرنگ شده آخه اين ادبه؟

    دلها هم پژمرده و غمگين آخه اين ادبه؟

    نه راهي ونه سرپانتين آخه اين ادبه؟(سرپانتين:اصطلاح راهسازي)

    جمع هاي كثير شده منهاي قليل آخه اين ادبه؟

    نه به جان خودم اينها كدومش ادبه؟

    شاعوووريم كرديم واست!!

    تو متن بالا نكته داشت اما عمومي بود اولم واسه خودم؛اما واسه تو اول دوميشو ميگم كه مهمتره درست نيست كه مشكلت با بنده خدارو بياريش اينجا و ديگه نگم بقيشو؛اولم اينكه عجب خبطي كرد اون كسي كه موبايل دوربين دارو اختراع كرد

    سوم دستت درد نكنه بابت دري وري هايي كه زحمت كشيدي و نوشتي مدل تشكرمنم اينجوريه اگه ناراحتت ميكنه 2راه داري؟

    1.ناشو ورداري تا راحت شي

    2.سومو نخوني

    ياعلي...

    پاسخ

    سلام دمت گرم بابا تو هر جا مي رسي تامين ويتامين مي كني تقصير من چيه بعدشم منظورت از شعر چي بود ؟؟؟؟مشكل با كدوم بنده خدا . نه آخه اين ادبه كه .....قبل از اين ها دو راه داري معني ديگه اي مي داد .اصلا قلاق