باسمه تعالي
نميدانم اين شهامت مذكور در مطلب آقا مهدي كه يك مطلب با توجه به جوانتخاباتي و نظر شخصيشان داشته است، چه ربطي با «دانشجو»يي دارد كه با توجه به برخوردهايي كه با ديگران ديده است، به حق بخواهد كه هويتش پنهان بماند و سئوالاتي كرده است. اما به هر ترتيب اگر فضايي فراهم مي شد كه انتقادات به حق مطرح شود و طوري فضا بسته نمي شد كه منتقدين بترسند، شايد ديگر كسي از ترس آبرويش انتقادهايش را خفه نميكرد.
البته شهامت شما در جلسه ميرحسين من را هم تحت تأثير قرار داد. كاش قدري درايت هم چاشنيش بود.
2- شما دستگاه نيت سنج داريد؟ اگر داشته باشيد كه واقعا به دستاورد بزرگي دست يافته ايد. اگر نداريد پس به چه دليلي مي گوييد كه اين كارها از روي غرض و كينه است؟ آيا به ايشان هم حق ميدهيد كه اين كامنت شما را از روي كينهورزي بداند؟
3- چه كسي گفته است كه ايشان از دانشگاه رفته اند؟ مگر بسيج هم فارغ التحصيلي دارد؟ حاشيه سازي را در چه ميبينيد؟ امر به معروف و نهي از منكر را واجب ميدانيد يا نه؟ امر به معروف هم بايد با اجازه شما باشد؟ وقتي يك انتقاد سازنده معمولي را حاشيه سازي ميخوانيد، ديگر وضع كاملا مشخص است كه چرا «دانشجو» براي معرفي كردن خود بايد «شهامت» زيادي داشته باشد. چرا شما دست از سر مجموعه بر نميداريد؟ همانقدر كه شما حق داريد، آقا مهدي هم حق دارد. با اين تفاوت كه ايشان حق آب و گل هم دارند و اگر شما نزديك يك سال است كه بسيجي اينجا شدهايد، ايشان بيش از 3 سال است كه در سطح بالاي بسيج فعاليت ميكردهاند. «السابقون السابقون اولئك المقربون».