سلام هي حتي مطلع الفجر (خدا رو شكر دوباره فجر اينجا داره طلوع ميكنه) اين قرن قرن غلبه مستضعفين بر مستكبرين استحالا شد اين يعني يک پست خوبپستي که جون آدم رو تا پيشونيش ميآره بالا و بعد در آخر ميندازتش زمين و صداي تالاپش مي آد! (زمينش خيس بود )به هر حال واقعا ديگه نميشد به اين پست جواب نمدادم! يعني نظرعرض ميشه که خيلي خوفه! ما ها که هويجوري همو نجستيم که هميجوري از دست بديم! پس ضمن اعلام مجدد اينکه بنده آمادگي دارم اينجوو بنويسم! با رعايت خط خطي هاي گرمزم لازمه که اصلاحات لازم صورت بگيرهدر ضمن به سوجه ي ! قصه پيشنهاد ميکنم بره و ريس ستاد انتخاباتي آقاي ..... بشه!ضمن اينکه به سايرين ي که از دادن هر گونه نظر به دلايل اقتصادي سياسي اجتماعي و اداري! خود داري ميکنن ميگم که آنانکه که در پس حرفهاي ديگران خيره به نظرهاي بيکران چون .....
----------------------------------و اينکه کارگران مشغول خوابندعده اي هم مشغول جمع آوري تابلو هاي کارگران مشغولِ کار خوابند!و برخي فانوسهايشان را در پشت سرشان روشن کرده اند تا در خيالات کسي که نيست در پشت سر براي هول دادنو چاله هاي عميق فاضلاب و خيلي ها که از آب برميخيزند درحاليکه بوي آنها بود گلاب نيست!
فرصت هاي رفاقت خيلي كم هستن
غنيمت شمريدش
سلام
ياد يكي از دوستام افتادم
فقط چشمام خيس شد
تو نوشتن رعايت حال بقه رو بيشتر بكن