هزار دفتر و کاغذ بيا که پاره کنيمنگو که قاعده حذف و مَرام چرا ؟
بيا که سنگر ما دائماً گلوله باران است
نگو به راه ميکده سنگ و خار چرا ؟
يه مطلبي هم به محمد_الف بگيد ينويسه.
دلم تنگ ادبيات کدي اش است.
راستي به گمانم هنوز بوي علي محمودوند ميده(يعني توي اتمسفر منطقه ست).
چندتا بچه نشستيم دور هم، رفتيم منطقه...!
مي بوسمت گوگوري!!!
آره اينو با خودت بودم!
هنوز عکستو که در دانشگاه با کا800 گرفتم، دارمش.
به سجاد جون و سايرين سلام برسونيد!
سلام عليكم
واقعا جالبه كسانيكه نويسنده بودند اخراج شدند و آدم هاي جديد اومدن
ضمن اينكه با اينكه همه ميدونند يك رزمنده كيه بازهم ايشون نميخاد با اسم خودش بنويسه و مدير جديد وبلاگ هم عكي ميخواد
اگه ما هم بخوايم بنويسيم ولي ممكن نباشه عكس بذاريم چي؟
التماس دعا
با سلام به دوستاي عزيز و تشكر از كار جالب و زيباتون
اميدوارم تا وقتي كه اين چرخ گردون داره ميچرخه ما هم دوره شما بگرديم
التماس دعا نميگم چون ميدونم ...
نه نه نه توروووووووووووووووووووووووووو خدا التماس ميكنم من دوس دارم وبلاگ بنويسم! جون من ! مرگ موش! سوسك خونه همسايه سوسك شه!!!!!! بچه شدي ميخواي عكس بچه گيم رو بهت بدم ! كه بستني كردم تو چشمم!! آقا من با خيلي خصوصي ساازي اينجا مخالفم!